عشقِ نیومدِ من...92.7.24
سلام عشق نداشته مامان...
چطوری همه امیدِ من ؟
کجایی الان؟؟؟؟خدا میدونه فقط فرشته کوچولو ...
فرشته آسمونی مامان عیدت مبارک خوشچلم...امروز عید قربان بود مامانم.یه عیدِقشنگ واسه حاجی ها.. خوش به حال اونایی که الان مکّه هستن .
ایشالله خدا قسمت کنه،شما نفسِ منم باشی باهم مکه باشیم روز عید ایشاالله
وای عروسکِ من،یه هفته ای میشه چیزی واست ننوشتم.آخه نمیدونم چی بنوسم؟
همه مامانای نی نی وبلاگی میان از نی نی هاشون که الان یا توی بقلشون هستش یا توی دلشون مینویسن ،یا بعضی ها هم چشم انتظار این هستن که این ماه نی نی شون بیادتوی دلشون جا خوش کنه ،که ایشالله خدا به همین روز عزیز دعاهاشون رو مستجاب کنه...
ولی من شامل حال هیچکدوم از این موارد نیستم...
دلم نی نی میخواد؛میخوام یه فرشته کوچولو توی دلم داشته باشم ولی هنوز هیچ خبری نیست هنوز این دعوت نامه ارسال نشده به سمتِ شما مامانم..
هرموقع به بابایی میگم کی دعوت نامه رو میفرستی همش جواب میده شما برو آزمایشات رو بده... پیش دکتر برو؛منم که متاسفانه دانشگاه بهم فرصت نمیده بتونم برم این کارارو انجام بدم؛آخه هروز کلاس دارم وقت نمیشه.
وای اینقدر حرصم میگیره بابایی توپ رو شوت میکنه تو زمینِ من؛ و من میشم اینجا مقصر آخه خداییش منطقی هم میگه همه چیِ نی نی داری چه قبل تولد چه موقع بارداری و چه بعد تولد به عهده ی خانوماست..آخه چکاریه؟؟؟
ولی همه ی این سختی ها رو من به جون میخرم فقط فرشته ی آسمونی من ناز نکن وقتی خواستیمت وزودی بیا عشقِ من بدو بدو بیای تو دلِ مامان
باشه قربونت برم من الهی؟؟؟
وای کوچولو دوست داشتنی من نیومده مامان رو بدجوری عاشق خودت کردی...
نفسم مراقب خودت باش اون بالا بالاها....
خیلی میخوامت عشق کوچولو من...
چهارشنبه92/7/24