♥مبینا گلی♥ ♥مبینا گلی♥، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 21 روز سن داره

ღ♥دخترک پاییزی من ،مبینا گلی♥ღ

کلبه درویشی92.3.23

1392/7/9 14:53
354 بازدید
اشتراک گذاری

سلام فسقلی مامان

خوبی عزیزم؟

امروز اومدم واست از خونه قبلیمون یعنی اولین خونه شروع زندگی منو بابایی واست بگمزبانکده محصل

یه خونه فوق العاده ساده و بدون تجملات ودوست داشتنی، پراز عشق ومحبت

به قول معروف:

 

 

در کلبه ما رونق اگر نیست صفا هست *** آنجا که صفا هست در آن نور خدا هست

 

 

تقریبا یه سالی اونجا زندگی کردیم یه سال زندگی عاشقانه،با یه شروع رمانتیک مثل همه رویا پردازیایی که یه دختر از زندگی با جفتش داره،یه زندگی رویایی وآروم زبانکده محصل

دیگه توی اون خونه نیستیم تموم شد باتموم خوبی هاوبدی وقهرو آشتی ها...

خدایا شکرت

 

خیلی زود یه سال شد و صاحبخونه با بابایی تماس گرفت گفت که خونه رو واسه پسرش میخواد،اولش هیچ حسی نداشتم از جابجایی ابروولی کم کم با دنبال خونه گشتن وپیدا نشدن خونه خوب ونزدیک به مامان جون، ونزدیک شدن به امتحانانم یه استرس ناجور کل وجودمو گرفتاسترس ودر آخر درکمال ناامیدی اومدیم تو مجتمع خاله الهه تا شاید یه خونه خوب باشه تا من از مامان جون وخاله الهه دورنشم،که شکر خدا پیدا شد یه خونه نقلی وکوچولو.

 من وسایل اون خونه رو با بابایی تنهایی جمع کردیم و یه هفته ای رفتیم خونه مامان جون آخه تو امتحانای پایانی ترم ششم بودم ونمیشد زودتر بیاییم خونه خودمون،و چون این ترمم با انتخابات همراه شده یه چندتایی ازامتحاناتمو قبل انتخابات دادم یه چندتایی رفت بعد انتخابات

بعداز آخرین امتحانم قبل از انتخابات با مامان جون و بابایی خونه رو چیدم ویه دوروزی هست اومدیم خونه جدید.

شکرخدا خونه خوبیه یه چندماهی مهمون این خونه اییم تا خونه خودمون اماده شه،باباعلی جونی داره خونه میسازه واسمون،یه خونه آپارتمانی چهار واحده که همسایه هامون : مامان جون،خاله الهه وخاله بتول (خاله بابایی که میشه مادرشوهر خاله الهه) هستن.

فسقلی مامان توکه بخدا نزدیکی دعا کن خونمون زودتر آماده شه تا اول ازهمه بابابی اینقدرغصه نخوره وبعدش اسباب کشی بعدی مامانیت خونه خودمون باشه.آخه اسباب کشی خیلی سخته....

 

 

اینم چندتایی عکس از خونه قبلیمون

 

این ورودی :

 

 

پذیرایی:

 

 

اینم آشپزخونه:

 

 

 

 

راهرو اتاق ها با حموم و توالت :

 

 

 

 

اتاق خواب مامان و بابا:

 

 

 

اینجا هم اون یکی اتاقه:

 

 

 

اینم سرویس بهداشتی:

 

 

 

 

 

این دوتا فسقلی ،نی نی های منو بابایی هستن که بالای تختمون جا خوش کردن:

 

 

 

بابایی به دخمله میگه تخس به پسله میگه ناز

 

 

اینم کلبه درویشی ما درزمان شروع زندگیمون از 1391.4.2 تا 1392.3.1

البته شروع اجاره از 1391.3.1 بود .

 

 

خدایا شکرت واسه همه ی نعمت هایی  که بهم دادی ....

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)